[اسم]

ergonomics

/ˌɜːɡənˈɑːmɪks/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ارگونومی کارپژوهی، ﻃﺮاﺣﯽ ﻣﺤﯿﻂ ﮐﺎر مناسب

معادل ها در دیکشنری فارسی: کارپژوهی ارگونومی
formal
  • 1.A specialist in ergonomics will work with the team designing the production line in our new factory.
    1. یک متخصص در ارگونومی با تیمی که دارد خط تولید ما در کارخانه جدید را طراحی می‌کند، کار خواهد کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان