[اسم]

erection

/ɪˈrekʃn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نعوظ

معادل ها در دیکشنری فارسی: نعوظ

2 ساخت نصب

معادل ها در دیکشنری فارسی: احداث
formal
the erection of scaffolding around the building
نصب داربست در اطراف ساختمان

3 سازه ساختمان

formal
  • 1.The cafe was a bleak, concrete erection with plastic tables and chairs.
    1. آن کافه، یک ساختمان بتونی بی‌روح با میز و صندلی پلاستیک بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان