Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نعوظ
2 . ساخت
3 . سازه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
erection
/ɪˈrekʃn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نعوظ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نعوظ
2
ساخت
نصب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
احداث
formal
the erection of scaffolding around the building
نصب داربست در اطراف ساختمان
3
سازه
ساختمان
formal
1.The cafe was a bleak, concrete erection with plastic tables and chairs.
1. آن کافه، یک ساختمان بتونی بیروح با میز و صندلی پلاستیک بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
erect
erasure
eraser
erase
eradication
erfan
ergo
ergonomics
eric
erica
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان