[اسم]

etching

/ˈetʃɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قلم زنی حکاکی، چاپ فلزی

معادل ها در دیکشنری فارسی: حکاکی کنده‌کاری
  • 1.the delicate work of engraving and etching
    1. آثار ظریف قلم زنی و حکاکی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان