Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بدن نمایی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
exhibitionism
/ˌeksɪˈbɪʃənɪzəm/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بدن نمایی
خودنمایشگری
1.In psychiatry, a male's need for exhibitionism could be seen as a reaction against anxiety.
1. در روان شناسی نیاز مرد به خودنمایشگری می تواند به عنوان واکنشی علیه استرس در نظر گرفته شود.
توضیح درباره واژه exhibitionism
واژه exhibitionism به نوعی اختلال روانی گفته می شود که فرد مبتلا آلت جنسی خود را در ملاعام به نمایش می گذارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
exhibition hall
exhibition
exhibit
exhaustively
exhaustive
exhibitionist
exhibitor
exhilarate
exhilarated
exhilarating
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان