Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بیش از حد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
exorbitant
/ɪgˈzɔrbɪtənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more exorbitant]
[حالت عالی: most exorbitant]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بیش از حد
مفرط، گزاف (پول)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هنگفت
گزاف
مترادف و متضاد
excessive
reasonable
1.Her exorbitant praise made me uncomfortable.
1. ستایش بیش از حد او مرا معذب کرد.
2.to pay exorbitant interest
2. پرداختن بهره گزاف
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
exonerate
exocarp
exit
existing
existent
exoskeleton
exotic
exotic belly dancer
exotic dancer
exotic shorthair
کلمات نزدیک
exoneration
exonerated
exonerate
exodus
exocrine gland
exorcise
exorcism
exorcist
exoskeleton
exothermic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان