Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . استخوان بندی بیرونی (حیوانات)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
exoskeleton
/ˈeksoʊskelɪtn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
استخوان بندی بیرونی (حیوانات)
برون استخوان بندی
مترادف و متضاد
endoskeleton
1.Lobsters, like all animals with exoskeletons, periodically shed their armor as they grow.
1. خرچنگها مانند همه حیواناتی که استخوانبندی بیرون دارند، هر از گاهی با بزرگ شدن بدن پوستاندازی میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
exorbitant
exonerate
exocarp
exit
existing
exotic
exotic belly dancer
exotic dancer
exotic shorthair
expand
کلمات نزدیک
exorcist
exorcism
exorcise
exorbitant
exoneration
exothermic
exotic
expand
expandable
expanding
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان