[صفت]

expansionary

/ɪkˈspænʃənri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more expansionary] [حالت عالی: most expansionary]

1 انبساطی

  • 1.This budget will have a net expansionary effect on the economy.
    1. این بودجه اثر انبساطی خالص بر اقتصاد خواهد داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان