[اسم]

facilities

/fəˈsɪl.ət̬.iz/
غیرقابل شمارش

1 امکانات وسایل

معادل ها در دیکشنری فارسی: تجهیزات تسهیلات امکانات
  • 1.athletic facilities
    1. امکانات (وسایل) ورزشی
  • 2.The exercise facilities at our gym are excellent.
    2. وسایل ورزشی باشگاه ما عالی هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان