Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رنگ روشن (مو و پوست)
2 . انصاف
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
fairness
/ˈfernəs/
غیرقابل شمارش
1
رنگ روشن (مو و پوست)
2
انصاف
عدالت، برابری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انصاف
قسط
1.He believes in fairness and decency.
1. او معتقد به انصاف و نجابت است.
تصاویر
کلمات نزدیک
fairly
fairground
fair-trade
fair-minded
fair-haired
fairway
fairy
fairy godmother
fairy lights
fairy story
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان