[اسم]

falling-out

/ˌfɔːlɪŋ ˈaʊt/
غیرقابل شمارش

1 جروبحث دعوا

informal
مترادف و متضاد argument
  • 1.Dave and I had a falling-out.
    1. من و "دیو" جروبجث کردیم.
  • 2.Rachel and Fi had a falling-out and now they're not speaking to each other.
    2. "ریچل" و "فی" با هم دعوا کردند و حالا با همدیگر حرف نمی‌زنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان