[اسم]

farmland

/ˈfɑrmˌlænd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 زمین زراعی زمین کشاورزی، کشتزار

معادل ها در دیکشنری فارسی: زمین زراعی کشتزار
  • 1.Whose farmland is that?
    1. آن زمین زراعی مال کیست؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان