Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خستگی شدید (جسمی یا ذهنی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
fatigue
/fəˈtig/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خستگی شدید (جسمی یا ذهنی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خستگی
ستوه
فرسودگی
1.physical and mental fatigue
1. خستگی شدید جسمی و ذهنی
تصاویر
کلمات نزدیک
fathom
father’s day
fatherly
fatherland
fatherhood
fatigued
fatigues
fatness
fatten
fatten up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان