Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پر اشتیاق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
fervent
/ˈfɜrvənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more fervent]
[حالت عالی: most fervent]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پر اشتیاق
پر تب و تاب
مترادف و متضاد
ardent
passionate
1.The fervent protesters chained themselves to the building and shouted all night long.
1. معترضان پر اشتیاق خود را به آن ساختمان زنجیر کردند و تمام شب را فریاد زدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
fertilizer
fertilize
fertilization
fertility
fertile
fervid
fervor
fester
festival
festive
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان