Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فهمیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to figure out
/ˈfɪgjər aʊt/
فعل گذرا
[گذشته: figured out]
[گذشته: figured out]
[گذشته کامل: figured out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
فهمیدن
سر در آوردن
to figure somebody/something out
سر از کار کسی/چیزی درآوردن
We couldn't figure her out.
ما نمیتوانستیم سر از کار او دربیاوریم.
to figure out how/what…
فهمیدن اینکه چطور/چه و...
I can't figure out why he did it.
نمیتوانم بفهمم [نمیفهمم] چرا او، آن کار را کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
figure of speech
figure
figuratively
figurative art
figurative
figure skating
figurehead
figures
figurine
fiji
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان