[اسم]

finder

/ˈfaɪndər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 یابنده

معادل ها در دیکشنری فارسی: یابنده
  • 1.The finder usually receives a reward.
    1. یابنده معمولا جایزه‌ای دریافت می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان