Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شل و آویزان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
flaccid
/ˈflæksɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more flaccid]
[حالت عالی: most flaccid]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شل و آویزان
شل و ول، سست، ضعیف
مترادف و متضاد
flabby
loose
unfirm
1.If a plant is not watered enough, its leaves become flaccid.
1. اگر یک گیاه به اندازه کافی آبیاری نشود، برگ هایش شل و آویزان می شوند.
2.your muscles are flaccid.
2. عضلات شما شل و ول هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
flabby
flabbergasted
flab
fl. oz.
fjord
flag
flag day
flag football
flag-bearer
flagpole
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان