[فعل]

to focus on

/ˈfoʊkəs ɑn/
فعل گذرا
[گذشته: focused on] [گذشته: focused on] [گذشته کامل: focused on]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تمرکز کردن (بر) متمرکز بودن (بر)

  • 1.The discussion focused on three main issues.
    1. بحث متمرکز بر سه موضوع اصلی بود.
  • 2.When the kitchen is finished I'm going to focus my attention on the garden.
    2. وقتی آشپزخانه تمام شود، توجهم را روی باغ متمرکز خواهم کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان