Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جای پا (در کوهنوردی یا صخرهنوردی)
2 . جای ثابث
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
foothold
/fˈʊthoʊld/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جای پا (در کوهنوردی یا صخرهنوردی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جای پا
2
جای ثابث
جای پای محکم و باثبات (در کسب و کار)
تصاویر
کلمات نزدیک
foothill
footer
footbridge
footbrake
footbath
footie
footing
footlights
footman
footnote
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان