Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فعلاً
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
for the time being
/fɔr ðə taɪm ˈbiɪŋ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فعلاً
در حال حاضر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عجالتا
فعلا
1.I can't see you for the time being.
1. فعلا نمیتوانم شما را ببینم.
2.You can leave your suitcase here for the time being.
2. فعلاً میتوانید چمدانتان را اینجا بگذارید.
تصاویر
کلمات نزدیک
for the purposes of
for the most part
for the love of pete!
for the birds
for that matter
for this reason
forage
foray
forbearance
forbearing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان