Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دژ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
fortress
/ˈfɔːrtrəs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دژ
قلعه نظامی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دژ
قلعه
1.The fortress is separated from the town by a small bay.
1. دژ توسط خلیج کوچکی از شهر جدا شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
fortran
fortnightly
fortnight
fortitude
fortissimo
fortuitous
fortunate
fortunately
fortune
fortune cookie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان