[اسم]

fortune-teller

/ˈfɔrʧən-ˈtɛlər/
قابل شمارش

1 فال‌گیر فال‌بین

معادل ها در دیکشنری فارسی: رمال
  • 1.My mom is a fortune-teller.
    1. مادرم یک فال‌گیر است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان