Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به جلو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
forwards
/ˈfɔːrwərds/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به جلو
به پیش
1.She leaned forward and kissed him on the cheek.
1. او به جلو خم شد و گونهاش را بوسید.
تصاویر
کلمات نزدیک
forwardness
forwarding address
forward-looking
forward slash
forward an e-mail
fossil
fossil fuel
fossilize
fossilized
foster
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان