[صفت]

fucked out

/fˈʌkt ˈaʊt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more fucked out] [حالت عالی: most fucked out]

1 خسته و درمانده

culturally sensitive informal
مترادف و متضاد totally exhausted
  • 1.Some fucked-out dude was lying on the floor, and another was collapsed on the chair.
    1. یک مرد خسته و درمانده روی زمین دراز کشیده بود و یکی دیگر روی صندلی غش کرده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان