[صفت]

gaga

/ˈɡɑːɡɑː/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more gaga] [حالت عالی: most gaga]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیر و خرفت پیر و کم‌حواس

informal offensive
  • 1.He has gone completely gaga.
    1. او کاملاً پیر و خرفت شده‌است.

2 شیفته دیوانه، عاشق و مجنون، دلباخته

  • 1.I can’t imagine why Susan is so gaga about him.
    1. من نمی‌توانم تصور کنم چرا "سوزان" اینقدر شیفته او است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان