Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پرزرقوبرق
2 . با خوشحالی
3 . با بیخیالی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
gaily
/ˈɡeɪli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرزرقوبرق
پرجلوه
2
با خوشحالی
با شادی
1.‘Morning, Albert, ’ she called gaily.
1. او با خوشحالی گفت: «صبح بخیر، "آلبرت".»
3
با بیخیالی
1.She gaily announced that she was leaving the next day.
1. او با بیخیالی اعلام کرد که فردا دارد میرود.
تصاویر
کلمات نزدیک
gail
gaiety
gaia
gaggle
gaga
gain
gain a reputation for
gain experience
gain ground
gain insight into
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان