Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . غاز نر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
gander
/ˈɡændər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غاز نر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
غاز نر
1.There are no pelicans to pose a threat to the ganders.
1. هیچ پلیکانی وجود ندارد که تهدیدی برای غازها محسوب شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
gamut
gammon
gamma rays
gamma radiation
gamma
gandhi
gang
gang up
gangland
gangling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان