Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گروه (جوانان)
2 . دسته جنایتکاران
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
gang
/gæŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گروه (جوانان)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دار و دسته
گروه
مترادف و متضاد
band
group
1.He didn't want to join their gang.
1. او نمیخواست به گروه آنها ملحق شود.
a gang member
یک عضو گروه
2
دسته جنایتکاران
باند
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باند
دسته
1.A four-man gang carried out the robbery.
1. یک باند چهارنفره دزدی را انجام داد.
a gang of armed robbers
دسته جنایتکاران [باند] سارقان مسلح
تصاویر
کلمات نزدیک
gandhi
gander
gamut
gammon
gamma rays
gang up
gangland
gangling
gangplank
gangrene
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان