Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دست به کار شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
get busy
/gɛt ˈbɪzi!/
1
دست به کار شدن
شروع به کار کردن
1.Let's get busy and paint the apartment.
1. بیا دست به کار شویم و آپارتمان را رنگ کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
get bent out of shape
get behind
get bad press
get back to
get back on one's feet
get butterflies
get by
get canned
get carried away
get caught
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان