[فعل]

to get up

/gɛt ʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: got up] [گذشته: got up] [گذشته کامل: got up]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بیدار شدن

معادل ها در دیکشنری فارسی: بیدار شدن
مترادف و متضاد go to bed
  • 1.I had to get up at five o'clock this morning.
    1. من مجبور بودم امروز صبح ساعت 5 بیدار شوم.
کاربرد فعل get up به معنای بیدار شدن
فعل get up به معنای "بلند شدن از جای خود بعد از دراز کشیدن و یا نشستن" است. مثلا:
".The class got up when the teacher came in" (وقتی معلم وارد شد، دانش‌آموزان کلاس بلند شدند.)
فرق بین get up و wake up در این است که wake up به معنی باز کردن چشم‌ها بعد از خوابیدن است. اما get up به معنای "بلند شدن از جای خود بعد از بیدار شدن از خواب" است. مثلا:
".He always gets up early" (او همیشه زود از خواب بیدار می‌شود.)

2 بلند شدن برخاستن، به پا خاستن

معادل ها در دیکشنری فارسی: برخاستن بلند شدن پا شدن ایستادن
مترادف و متضاد rise
  • 1.The class got up when the teacher came in.
    1. وقتی معلم وارد کلاس شد، شاگردان کلاس برخاستند.

3 بیدار کردن

to get somebody up
کسی را بیدار کردن
  • Could you get the kids up?
    می‌توانی بچه‌ها را بیدار کنی؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان