Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سنگدان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
gizzard
/ˈɡɪzərd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سنگدان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سنگدان
1.Grit is used by many birds to help them grind their food in their gizzards.
1. بسیاری از پرندهها از سنگ ماسه استفاده میکنند تا به آنها کمک کند غذا را در سنگدان آسیاب کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
gizmo
giza
giver
given name
given
glabrous
glacial
glacier
glad
gladden
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان