[اسم]

glass

/glæs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شیشه

معادل ها در دیکشنری فارسی: آبگینه شیشه شیشه‌ای
مترادف و متضاد crystal glassware
a glass vase
یک گلدان شیشه‌ای
broken glass
شیشه شکسته
کاربرد واژه glass به معنای شیشه
واژه glass در حالت غیرقابل شمارش به معنای "شیشه" به ماده‌ای معمولا شفاف گفته می‌شود که برای ساخت پنجره، بطری، ظروف و ... استفاده می‌شود. مثلا:
"a glass vase" (یک گلدان شیشه‌ای)
واژه glass به‌طور کلی به ظروف شیشه‌ای و کریستال خانه هم گفته می‌شود. مثلا:
".We keep all our glass and china in this cupboard" (ما همه ظروف کریستال و چینی‌مان را در این کابینت نگه می‌داریم.)
واژه glass در کاربرد قدیمی و ادبی معنای "آینه" می‌دهد.

2 لیوان

معادل ها در دیکشنری فارسی: لیوان گیلاس
  • 1.Would you like a glass of water?
    1. یک لیوان آب میل دارید؟
کاربرد واژه glass به معنای لیوان
واژه glass در حالت قابل شمارش به معنای "لیوان" به ظرفی شیشه‌ای و کریستال می‌گویند که برای نوشیدن مایعات از آن استفاده می‌کنند. واژه glass در این حالت بیشتر در ترکیب با کلمات دیگر می‌آید. مثلا:
"a sherry glass" (یک لیوان پایه‌دار)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان