[فعل]

to glower

/ˈɡlaʊər/
فعل ناگذر
[گذشته: glowered] [گذشته: glowered] [گذشته کامل: glowered]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اخم و تخم کردن با خشم نگاه کردن، ترشرویی کردن

مترادف و متضاد glare
  • 1.She glowered across the table at me.
    1. او از آن طرف میز به من اخم و تخم کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان