Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پیاده روی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
go for a walk
/goʊ fɔr ə wɔk/
1
پیاده روی کردن
برای قدم زدن رفتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیادهروی کردن
1.We went for a walk in the morning.
1. صبح پیاده روی کردیم [صبح برای قدم زدن رفتیم].
تصاویر
کلمات نزدیک
go for
go fishing
go extinct
go downhill
go down with
go for a wander
go for it
go from strength to strength
go fry an egg!
go grey
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان