Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آنلاین شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to go online
/gəʊ ˈɒnˌlaɪn/
فعل ناگذر
[گذشته: went online]
[گذشته: went online]
[گذشته کامل: went online]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
آنلاین شدن
به اینترنت وصل شدن
1.I can't go online with this mobile.
1. با این موبایل نمی توانم آنلاین شوم.
تصاویر
کلمات نزدیک
go on vacation
go on tour
go on the internet
go on strike
go on holiday
go out
go out of business
go out of one's way
go out on nature day
go out with
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان