Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رستوران کوچک و ارزان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
greasy spoon
/ˌɡriːsi ˈspuːn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رستوران کوچک و ارزان
1.We ate at some greasy spoon near the bus station.
1. ما در رستوران کوچک و ارزانی نزدیک ایستگاه اتوبوس غذا خوردیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
greasy hamburger
greasy
greaseproof paper
grease someone's palm
grease monkey
great
great admirer
great big
great britain
great bustard
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان