Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . عمل نگهداری کشتی یا هواپیما روی زمین (به دلیل نداشتن شرایط مناسب برای سفر)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
grounding
/ˈgraʊndɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عمل نگهداری کشتی یا هواپیما روی زمین (به دلیل نداشتن شرایط مناسب برای سفر)
تصاویر
کلمات نزدیک
groundhog
grounder
groundbreaking
ground-breaking
ground zero
groundless
groundout
grounds
groundstroke
groundswell
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان