Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . هک کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
hacking
/ˈhækɪŋ/
غیرقابل شمارش
1
هک کردن
1.The government tax website is vulnerable to hacking.
1. سایت مالیات در خطر هک کردن قرار دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
hacker
hacked off
hack
hacienda
habitually
hacking jacket
hackle
hackneyed
hacksaw
had better
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان