[اسم]

hangover

/ˈhæŋoʊvər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خماری

معادل ها در دیکشنری فارسی: خماری
  • 1.She woke up with a terrible hangover.
    1. او با خماری وحشتناکی از خواب بیدار شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان