Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کاریاب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
headhunter
/ˈhɛdˌhʌntər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کاریاب
کارمند بنگاه کاریابی
1.She was the best headhunter they had ever seen.
1. او بهترین کاریابی بود که آن ها (تا حالا) دیده بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
headhunt
headgear
header
headed
headcount
heading
headlamp
headland
headlight
headline
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان