[اسم]

hermitage

/ˈhɜːrmɪtɪdʒ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خانقاه عزلتگاه

  • 1.After seven years, he retires to a hermitage.
    1. بعد از هفت سال، او به یک خانقاه پناه می برد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان