Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پنهان شدن
2 . پنهان کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to hide away
/haɪd ɐweɪ/
فعل ناگذر
[گذشته: hid away]
[گذشته: hid away]
[گذشته کامل: hidden away]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پنهان شدن
مخفی شدن
1.The cops are getting closer—you guys really need to find a place to hide away.
1. پلیسها دارند نزدیکتر میشوند؛ شماها واقعاً باید جایی برای مخفی شدن پیدا کنید.
2.The refugees hid away in a cave.
2. فراریها در غار پنهان شدند.
2
پنهان کردن
مخفی کردن
1.She hides herself away in her office all day.
1. او تمام روز خود را در دفترش مخفی میکند.
2.The squirrel hides away nuts underground.
2. سنجاب زیر زمین آجیل پنهان میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
help on with
help off with
have over
have around
goof off
invite along
invite back
invite in
invite over
jumble up
کلمات نزدیک
hide
hidden agenda
hidden
hicks
hickory
hide one's head in the sand
hide-and-seek
hide-out
hideaway
hideous
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان