Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مثل کبک سر در برف فرو بردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
hide one's head in the sand
/haɪd wʌnz hɛd ɪn ðə sænd/
1
مثل کبک سر در برف فرو بردن
سر در شن فرو کردن، نادیده گرفتن مشکلات
مترادف و متضاد
bury one's head in the sand
1.His father always hides his head in the sand. He never wants to deal with any problems.
1. پدر او همیشه سرش را مثل کبک در برف فرو می کند. او هیچوقت نمی خواهد با مشکلاتش مواجه شود.
2.Stop hiding your head in the sand. Look at the statistics on driving recklessly.
2. انقدر مثل کبک سرت را در برف فرو نکن. به آمار رانندگی با بی دقتی نگاه کن.
تصاویر
کلمات نزدیک
hide away
hide
hidden agenda
hidden
hicks
hide-and-seek
hide-out
hideaway
hideous
hideously ugly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان