[صفت]

highbrow

/ˈhaɪbraʊ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سطح بالا روشن‌فکر، فرهیخته

مترادف و متضاد intellectual lowbrow
  • 1.Highbrow critics generally disapprove of this type of novel.
    1. نقادان روشن‌فکر این نوع رمان را نمی‌پسندند.
  • 2.highbrow newspapers
    2. روزنامه‌های سطح بالا
  • 3.highbrow readers
    3. خوانندگان سطح بالا
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان