Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رفتن خوابیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
hit the hay
/hɪt ðə heɪ/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رفتن خوابیدن
مترادف و متضاد
hit the sack
1.I can't stay up anymore . I'm gonna hit the hay.
1. من دیگر نمی توانم بیدار بمانم. من می روم بخوابم.
تصاویر
کلمات نزدیک
hit the bull's eye
hit squad
hit someone below the belt
hit send
hit right between the eyes
hit the jackpot
hit the nail on the head
hit the road
hit the road, jack!
hit the roof
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان