Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کلاه
2 . کاپوت (اتومبیل)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
hood
/hʊd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کلاه
1.The coat has a detachable hood.
1. کت یک کلاه جداشدنی داشت.
a sweatshirt with a hood
یک گرمکن با کلاه [کلاهدار]
2
کاپوت (اتومبیل)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کاپوت
1.She checked under the hood to see what was making a noise.
1. او زیر کاپوت را بررسی کرد تا ببیند که چه چیزی صدا میدهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
hoo-ha
hons
honors degree
honored
honorary
hooded
hooded crow
hoodlum
hoodwink
hoof
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان