[صفت]

hormonal

/hɔːrˈmoʊnl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هورمونی مربوط به هورمون

the hormonal changes occurring during pregnancy
تغییرات هورمونی که در بارداری رخ می‌دهند

2 عصبی و احساساتی (به‌خاطر هورمون‌ها)

informal
  • 1.I was 14—rebellious, sulky and hormonal.
    1. من چهارده سالم بود؛ سرکش، عبوس و عصبی و احساساتی (بودم).
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان