Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اسبسوار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
horseman
/ˈhɔrsmən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اسبسوار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سوار
سوارکار
تصاویر
کلمات نزدیک
horsefeathers!
horsebox
horseback riding
horseback
horse-trading
horsemanship
horseplay
horsepower
horseradish
horseshoe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان