[اسم]

horseman

/ˈhɔrsmən/
قابل شمارش

1 اسب‌سوار

معادل ها در دیکشنری فارسی: سوار سوارکار
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان