[اسم]

housekeeper

/ˈhaʊˌskipər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نظافتچی (خانه، هتل و ...) خدمتکار، خانه‌دار

معادل ها در دیکشنری فارسی: نظافتچی مستخدم
  • 1.She works as a housekeeper in a hotel.
    1. او به عنوان نظافتچی، در یک هتل کار می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان