[اسم]

housemate

/ˈhaʊsmeɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هم‌خانه

  • 1.He remains with the six other housemates for at least another week.
    1. او حداقل یک هفته دیگر باید با شش هم‌خانه دیگر سر کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان