[اسم]

ignorance

/ˈɪgnərəns/
غیرقابل شمارش

1 جهالت نادانی، جهل، بی‌اطلاعی

معادل ها در دیکشنری فارسی: جاهلیت جهالت جهل خریت نادانی
  • 1.Her ignorance surprised me.
    1. جهالت او، مرا متعجب ساخت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان